مستاجران جدید

وبلاگ گروه نمایش مستاجران جدید

مستاجران جدید

وبلاگ گروه نمایش مستاجران جدید

فضایی خالی با پیتر بروک

پیتر بروک که "ترور نان"  او را سهل و ممتنع .....بیگانه .غیر رسمی و انقلابی می نامد عمری را به پژوهشی شگرف و بی سابقه در زبان و طبیعت نمایش سپری کرده است . حلقه های رابط او که دنیای خصوصی و عمومی را به هم می پیوندد.تفحص او در ارتباط مشترک نمایشگران و تماشاگران و تمایل او به تعلیم و تربیت بازیگران نشان از سفر تئاتر عجیبی دارد که او را از اجراهای پر زرق و برق گروه سلطنتی شکسپیر به کارهای کاملا متکی بر بازیگر در " بوفه دو نور " پاریس کشانده است . بروک در 21 مارس 1925از پدر و مادری روسی الاصل در لندن به دنیا آمد .در شانزده سالگی  مدرسه را رها کرد و وارد دانشکده"مک دالن "  شد .و در انجا از بیم نداشتن فرصت برای کار کردن تئاتر انجمن فیلم آکسفورد را تشکیل داد و فیلمی ساخت به نام( سفر احساساتی ) که به خاطر ان اخراج شد .که بعد از ان وارد تئاتر شد و ااجرای او از نمایشنامه   { ماشین دوزخی } ژان کوکتو درسال 1945بر صحنه کوچک باشگاه تئاتر (چانتی کلیر ) جلب توجه کرد وپس از اجراهای  متعدد از نمایشنامه نویسانی چون ژان آنوی و ارتور میلروده ها اجرا از نمایشنامه های کمتر شناخته شده شکسپیر در سال196۱به عنوان کارگردان ثابت گروه سلطنتی شکسپیر انتخاب شد.

او در سال 1970 بودجه مورد نیاز خود را برای راه اندازی مرکز بین المللی افرینشهای تئاتری در پارس را دریافت کرد .این سازمان به اواجازه میداد که به دور از تئاتر پر زرق و برق و تجاری آنروزهای پاریس بدور باشد و با گروه بین المللی خود که متشکل از بازیگران و متخصصینی از سراسر دنیا گرد آورده بود به  پژوهش در مورد بازیگر و ارتباط با تماشاچی بپردازد .

بروک در جستجوی نقشی معادل نقش تئاتر یونان باستان در جهان امروز که از تردیدهای اخلاقی از هم گسسته به پژوهش در امکانات تئاتری دنیا با حداکثر امکانات تئاتر رنسانس را به خاطر بیاورد پژوهشی که در ایران .امریکای شمالی و افریقا انجام شد تا بازیگران را در برابر تماشاگری از فرهنگی متفاوت بگذارد و در انها ایجاد شک در مورد ارجهیت زبان وباعث  پیشرفت زبان بدن در آنها  شد .

برخی از اجراهای شاخص او:

ماراساد  (1964)

اورگاست  ( اجرا در کوه هفت تن شیراز )

مها بهاراتا ( بر اساس منظومه حماسی سانسکریت  هند ) 1958

منطق الطیر(بر اساس منطق الطیر عطار نیشابوری )   1979

رویای نیمه شب تابستان  ( شکسپیر ) 1970

مردی که ( بر اساس مطالعات موردی عصب شناختی اولیور ساکس به نام مردی که زنش را با کلاهش اشتباه گرفت )

کارمن (1981)

قصه زمستانی (شکسپیر ) 1951

مهتابی ( ژان ژنه ) 1960

 

نظرات 1 + ارسال نظر
کهره دوشنبه 19 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 12:30 ب.ظ

ممنون /رنگ نوشته هایت خوب نیست وکمی درشت است/استفاده کردم متشکر.درباره داریوفو هم اگر چیزی داری بنویس متشکر تر میشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد